آیه 11 سوره انفال
<<10 | آیه 11 سوره انفال | 12>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(یاد آرید) هنگامی که خواب راحت را بر شما فرو پوشاند برای اینکه از جانب او ایمنی یابید و از آسمان آبی میفرستاد که شما را به آن آب پاک گرداند و وسوسه و کید شیطان را از شما دور سازد و دلهای شما را محکم و استوار گرداند و گامهای شما را استوار بدارد.
و [یاد کنید] هنگامی را که به سبب امنیت و آرامشی که ازسوی خدا یافتید، خواب سبکی را به همه شما مسلط کرد و برایتان آبی از آسمان نازل کرد تا شما را به وسیله آن [از آلودگی ها] پاک کند، و وسوسه شیطان را [که از بدترین کثافات است] از شما برطرف نماید، و دل هایتان را استحکام دهد، و گام هایتان را به آن استوار و پا برجا کند.
[به ياد آوريد] هنگامى را كه [خدا] خواب سبك آرامشبخشى كه از جانب او بود بر شما مسلط ساخت، و از آسمان بارانى بر شما فرو ريزانيد تا شما را با آن پاك گرداند، و وسوسه شيطان را از شما بزدايد و دلهايتان را محكم سازد و گامهايتان را بدان استوار دارد.
و به ياد آر آنگاه را كه خدا چنان ايمنيتان داده بود كه خوابى سبك شما را فروگرفت و از آسمان برايتان بارانى باريد تا شستوشويتان دهد و وسوسه شيطان را از شما دور كند و دلهاتان را قوى گرداند و قدمهاتان را استوار سازد.
و (یاد آورید) هنگامی را که خواب سبکی که مایه آرامش از سوی خدا بود، شما را فراگرفت؛ و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛ و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن استوار دارد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يغشيكم: غشى: پوشاندن و فراگرفتن.
تغشيه: پوشاندن و نيز پوشانيدن چيزى بر چيزى. يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ : مىپوشاند خواب سبك را بر شما.
نعاس: خواب كم. «النعاس: النوم القليل»، چرت و اول خواب نيز گفتهاند.
امنة: امن و امنة: ايمنى و آرامش قلب.
رجز: آن در اصل به معنى لرزه و اضطراب و در آيه ، به معنى وسوسه شيطان است كه موجب اضطراب مىشود.
يربط: ربط: بستن.
«ربط على قلبه»: قلبش را بست و محكم كرد لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ : تا قلب شما را محكم و مطمئن كند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ «11»
(به ياد آوريد) زمانى كه (خداوند) از سوى خود براى آرامش شما، خوابى سبك بر شما مسلّط ساخت واز آسمان بارانى بر شما فرستاد تا شما را با آن پاك كند وپليدى (وسوسهى) شيطان را از شما بزدايد و دلهاى شما را محكم و گامهايتان را با آن استوار سازد.
نکته ها
«نعاس»، به ابتداى خواب وخواب سبك و گفته مىشود، يعنى در حال استراحت آنچنان خواب بر شما مسلّط نشد كه دشمن از آن سوء استفاده كرده و بر شما شبيخون بزند. «1»
لشكر قريش با ساز و برگ جنگى فراوان و آذوقهى كافى و حتّى زنان خواننده براى تقويت روحيّهى جنگجويان، وارد منطقهى بدر شدند و ابتدا چاههاى آب را در اختيار گرفتند؛ ولى مسلمانان دچار تزلزل بودند. پيامبر كه مىديد يارانش ممكن است شب را به آرامى نخوابند و فردا با جسم و روحى خسته در برابر دشمن قرار گيرند، بشارت داد كه فرشتگان الهى به يارى آنان خواهند آمد و آنها را دلدارى داد به طورى كه شب را به آرامى خوابيدند. از طرف ديگر علاوه بر كمبود آب براى تطهير و رفع تشنگى، مشكل اساسى منطقهى بدر، وجود شنهاى نرم و روان بود كه پا در آن فرو مىرفت، در آن شب باران باريد و مسلمانان دلگرم شدند و زمين زير پايشان سفت شد.
البتّه ممكن است مراد از ثبات قدم در آيه، همان استقامت و پايدارى باشد، نه محكمشدن پاها در زمين باران خورده. هر دو احتمال نيز با هم ممكن است.
مراد از «پاك شدن از پليدى» ممكن است پاك شدن از وسوسههاى شيطان و يا پاك شدن از پليدى جسمانى جنابت باشد، به هر حال باران با توجّه به نياز شديد مسلمانان،
«1». تفسير نمونه.
جلد 3 - صفحه 280
همهى اين مشكلات را برطرف كرد. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: «آب باران بياشاميد كه امراض را برطرف مىكند، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند». «2» «يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ»
پیام ها
1- با اراده و امداد الهى، در برابر دشمن مسلّح و انبوه هم مىتوان آرامش داشته و آرام خوابيد، و اگر خدا نخواهد، در بهترين باغها و شرايط، نه خوابى هست و نه آرامشى. «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ»
2- گاهى استراحت وخواب سبك در جنگ، نعمت بزرگ الهى است، كه هم خستگى را بر طرف مىكند و هم مجال شبيخون به دشمن نمىدهد. «النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ»
3- پاكى ظاهرى: «لِيُطَهِّرَكُمْ» و پاكى باطنى: «يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ»، هر يك به تنهايى ارزش است، امّا ارزشمندتر وجود هردو با هم مىباشد.
4- انتظار خداوند از مجاهد مسلمان، پاكى و داشتن روحيّهاى بالا و مقاوم و ثابتقدم بودن است. لِيُطَهِّرَكُمْ ... لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ «11»
إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ: ياد بياوريد زمانى را كه فرا گرفت شما را خواب سبك. أَمَنَةً مِنْهُ: براى ايمنى كه حاصل شده بود از جانب الهى.
«1» شرح واقعه بدر در كتب سيره از قبيل سيره ابن هشام و تاريخ يعقوبى و در كتب تفسير ذيل همين آيه به تفصيل آمده است.
جلد 4 صفحه 302
در منهج- مروى است كه در شب بدر، دغدغه عظيم براى مسلمانان روى داد به جهت آنكه منزلشان در ريگستانى واقع كه قدم فرو مىرفت و آب نيز نداشتند. مشركان سبقت نموده بر ساحل فرود آمدند. حق تعالى خواب را بر آنها وارد تا از متاعب سفر و خوف خطر استراحت يابند و اكثر محتلم شدند. صبح شيطان وسوسه نمود كه شما نماز بايد كنيد، و برخى جنب، و اكثر محدثين فاقد آب، و اقدام تا زانو فرو رود، لكن كفار بر زمين سفح و واجد اگر هستند، و شما مىگوئيد ما دوستان خدا و پيغمبر او در ميان ما است، اين چگونه باشد؟ حق تعالى در آن محل باران را نازل فرمود بر آنها كه: وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً: و نازل فرمود بر شما از آسمان آب را كه رودخانهها روان شد و حوضها و حفيرها پر گرديد، لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ: تا پاك سازد شما را به آن آب از حدث و خبث، وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ: و ببرد از شما وسوسه شيطان را كه مىگفت نصرت و جنابت با هم جمع نشود. وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ: و تا تقويت دهد بر قلوب شما و زياد فرمايد قوت قلب و سكون نفس و وثوق را به لطف و نصرت خود، وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ: و براى آنكه ثابت و راسخ گرداند به آن باران، اقدام شما را، چه باران وقتى بر ريگستان باريد آن را مستحكم و قدمهاى مؤمنان مستقر شد، لكن در زير سفج كفار، لاى عصيم پديد آمد. و يا ثبات قدم است در معركه حرب، پس سيراب شده، دوازده ظرف را پر از آب و غسل و وضو ساختند، مرفه الحال گرديده، وسوسه شيطان زايل گشت.
در تفسير برهان- عن ابى بصير عن ابى عبد اللّه عليه السّلام عن ابيه عن جدّه عن آبائه، قال امير المؤمنين عليه السّلام: اشربوا ماء السّماء فانه يطهّر البدن و يدفع الاسقام قال اللّه: ينزّل عليكم من السّماء ماء ليطهّركم به- الى قوله- و يثبّت به الاقدام. «1» أبي بصير از حضرت صادق عليه السّلام از پدران كرام خود از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: بياشاميد آب آسمان را، پس بدرستى كه پاك مىكند بدن را، و دفع نمايد دردها را، فرمود خداى تعالى: وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً الخ.
«1» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 69.
جلد 4 صفحه 303
خصوصا باران نيسان كه علامه مجلسى رحمه اللّه روايت نموده: روزى جمعى اصحاب نشسته بودند، حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وارد، و سلام فرمود.
جواب دادند. فرمود: مىخواهيد تعليم نمايم شما را دوائى كه جبرئيل مرا تعليم نموده كه محتاج به دواى اطبا نبوده باشيد؟ پس حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و سلمان و ديگران سؤال نمودند كه آن دوا چيست؟ حضرت خطاب به امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: در ماه نيسان رومى، آب باران مىگيرى و سوره حمد، آية الكرسى، قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ...، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ...، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ...، قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ هر يك را هفتاد مرتبه مىخوانى. و هفتاد مرتبه اللّه اكبر، هفتاد مرتبه لا اله الّا اللّه، و هفتاد مرتبه صلوات مىفرستى، و هفت روز صبح و عصر مىآشامى. قسم به خدائى كه مرا به راستى به خلق مبعوث فرموده، جبرئيل گفت كه: حق تعالى بردارد از كسى كه اين آب را بياشامد هر دردى را كه در بدنش باشد، و عاقبت شفا بخشد او را (حديث مفصل و براى نمونه تذكر داده شد). «1» تتمه: عياشى- از جابر كه سؤال نمودم از حضرت صادق عليه السّلام باطن اين آيه را؟ فرمود: آسمان در باطن، رسول خدا؛ و آب، على باشد. قرار داده است خدا او را از رسول، پس اين است آيه: ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ. آن آب، على عليه السّلام است كه پاك فرمايد به آن قلب كسى را كه دوست دارد او را، و اما فرمايش: وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ، كسى كه دوست دارد على عليه السّلام را، ببرد از او وسوسه شيطان را و تقويت دهد قلب او را. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ «11» إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ «12»
جلد 2 صفحه 516
ترجمه
وقتى كه فرو ميگرفت شما را خواب سبكى براى امنيّتى از او و نازل ميفرمود بر شما از آسمان آبرا تا پاك كند شما را بآن و ببرد از شما پليدى شيطان را و تا به بندد بر دلهاى شما اميد بخود را و ثابت كند بآن قدمها را
هنگاميكه وحى مى- كرد پروردگار تو بملائكه كه من با شمايم پس ثابت قدم كنيد آنانرا كه ايمان آوردند زود باشد بيندازم در دلهاى آنانكه كافر شدند ترس را پس بزنيد بر بالاى گردنها و بزنيد از ايشان هر يك از دستها و پاها را.
تفسير
شبى كه فرداى آن جنگ بدر واقع شد دلهاى اهل ايمان بوعده نصرت الهى قوى گرديد و امنيّتى از جانب خداوند براى آنها حاصل شد لذا بخواب رفتند ولى دلشان بيدار بود و مراقب بودند كه دشمن شبيخون نزند اتفاقا بيشترشان محتلم شدند و چاه بدر در تصرف كفار بود شيطان وسوسه نمود كه شما جنب شديد و آب نداريد با حال جنابت چگونه جنگ مىكنيد و ظفر مىيابيد و اگر كشته شويد و با اينحال از دنيا برويد چگونه ببهشت ميرويد بعلاوه ممكن است از تشنگى هلاك شويد و قادر بر دفاع از دشمن نشويد لذا خداوند باران رحمت خود را بر آنها نازل فرمود كه هم پاك شدند و هم پاكيزه و هم غسل نمودند و هم ذخيره كردند و هم از دلچركينى كه بواسطه وسوسه شيطان براى آنها از جهاد با اينحال روى داده بود بيرون آمدند و هم مطمئن بعنايت و لطف الهى نسبت بخودشان شدند بطوريكه گويا دلهاشان بريسمان محكم اميد و وثوق بخدا بسته شده و هم منزلگاهشان كه زمين ريگزار بود و قدمهاشان در آن فرو ميرفت سخت و صلب شد و ثبات قدم صورى و معنوى در جنگ براى ايشان حاصل گشت و اين وقتى بود كه خداوند بملائكهئيكه براى نصرت آنها فرستاده بود وحى فرمود كه من معين و ياور شما هستم ثابت قدم كنيد اهل ايمان را در جهاد با كفار بارائه دادن خودتان را بآنها و كمك نمودن با آنها در جهاد و بشارت بفتح و ظفر و نقل شده كه صوت ملائكه را ميشنيدند كه ميگفتند بشارت باد شما را بنصرت الهى و خداوند چنان رعبى از مسلمانان در دل كفار انداخته بود كه با آنكه عدّه آنها تقريبا سه برابر عدّه مسلمانان بود و اسلحه و معدّات جنگيشان قابل مقايسه با اينها نبود جرئت سبقت
جلد 2 صفحه 517
بجنگ را نمىنمودند و مسلمانان را از جان گذشته تشخيص داده بودند و مايل بصلح بودند پيغمبر (ص) هم حاضر شد ولى أبو جهل جهالت كرد و مانع شد و خود و سايرين را بهلاكت انداخت و مأمور شدند ملائكه كه با شمشيرهاشان بزنند از گردن ببالاى آنها را كه حلقوم و سر باشد و قطع نمايند دستها و پاهاى آنها را چون مراد از بنان اطراف بدن است و گفتهاند اين دستور بملائكه براى آن بود كه بدانند چه قسم بايد با مسلمانان كمك نمايند و فرمودهاند دو جمله مصدّره بكلمه اذ در اين دو آيه و جمله اذ تستغيثون در آيات سابقه سه بدل است از جمله و اذ يعدكم اللّه براى تعداد نعمت و بنظر حقير عطف است و در مقام تعداد حذف حرف عطف شايع است ولى هر يك را بمناسبت ميتوان بسابقش متعلق گرفت چنانچه بيان شد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيكُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُم بِهِ وَ يُذهِبَ عَنكُم رِجزَ الشَّيطانِ وَ لِيَربِطَ عَلي قُلُوبِكُم وَ يُثَبِّتَ بِهِ الأَقدامَ «11»
زماني که عارض شد شما را نوم با حال امن از او نازل فرمود از آسمان براي شما باران را تا اينكه پاك كند شما را و برطرف كند رجز و وسوسه شيطان را از شما و براي اينكه محكم كند دلهاي شما را و ثابت كند بر شما قدمهاي شما را توضيح كلام- اينكه كفار سبقت گرفتند بر مركز آب و مسلمين آب نداشتند براي تطهير و وضوء و محتلم شده بودند و وسائل غسل هم نداشتند و نيز زماني که مسلمين در او بودند شن بود و پاها در او فرو ميرفت خداوند باران فرستاد آب پيدا كردند تطهير كردند و غسل نمودند زمين هم محكم شد ملائكه هم نازل شدند باعث امنيت خواطر آنها شد إِذ يُغَشِّيكُمُ فرو گرفت حواس ظاهره را که ديگر چشم نبيند و گوش نشنود و هكذا سائر حواس لذا غشوه را غشوه گفتند النعاس اول نوم است امنة منه با كمال امن خواب رفتند يا بواسطه وعده نصرت الهي يا نزول ملائكه براي اينكه فرداي جنگ كسالت خواب را نداشته باشند وَ يُنَزِّلُ عَلَيكُم مِنَ السَّماءِ ماءً فقط در قسمت مسلمين باران شديدي آمد و در قسمت كفار نباريد لِيُطَهِّرَكُم بِهِ تطهير از اخباث و احداس بواسطه فراواني
جلد 8 - صفحه 85
آب و رفع سائر حوائج وَ يُذهِبَ عَنكُم رِجزَ الشَّيطانِ رجز شيطان ممكن است احتلام باشد زيرا احتلام خواب شيطاني است و از اينکه جهت ميان مردم معروف است که محتلم ميشوند ميگويند شيطاني شديم که بتوسط باران غسل كردند و رجز احتلام را برطرف كردند و ممكن است وسوسه شيطان باشد که زمين شن است و نميتوانيد جنگ كنيد يا از بيآبي از پا در مي آييد باران آمد زمين محكم شد آب فراوان شد وسوسه شيطان از بين رفت وَ لِيَربِطَ عَلي قُلُوبِكُم بخيال راحت و اطمينان قلب مقابلي با كفار كنيد وَ يُثَبِّتَ بِهِ الأَقدامَ يا بمعني ثبات قدم در ميدان جنگ بقرينه و ليربط علي قلوبكم يا بمعني استحكام زمين که پاها فرو نرود
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- سپس دومین نعمت خود را به مؤمنان یادآور میشود، میگوید:
ج2، ص137
«به خاطر بیاورید هنگامی را که شما را در خواب سبکی فرو برد که مایه آرامش و امنیت روح و جسم شما از ناحیه خداوند گردید» (إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ).
و به این ترتیب مسلمانان در آن شب پراضطراب، از این نعمت بزرگی که فردای آن روز در میدان مبارزه به آنها کمک فراوانی کرد بهره گرفتند.
سومین موهبتی را که در آن میدان به شما ارزانی داشت این بود «که آبی از آسمان برای شما فرو فرستاد» (وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً).
«تا به وسیله آن شما را پاک و پاکیزه کند و پلیدی شیطان را از شما دور سازد» (لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ).
به علاوه «خدا میخواست با این نعمت دلهای شما را محکم دارد» (وَ لِیَرْبِطَ عَلی قُلُوبِکُمْ). و نیز «میخواست (در آن شنزار که پای شما فرو میرفت، و لغزنده بود) به وسیله ریزش باران گامهای شما را محکم کند» (وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم